آیا به برابری زن و مرد معتقدید؟
در این رابطه آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی،
برابری جنسی زن و مرد را «غلط» و پدیدهای غربی نامید، اما یک روز پس از او، حسن روحانی،
رئیسجمهوری، با بیان اینکه «نه مرد جنس اول و نه زن جنس دوم» است تاکید کرد که «نه
زن برتر است و نه مرد بالاتر.»
آیا به نظر شما، در میان دو جنسیت موجود،
باید یکی
را برتر از دیگری شمرد؟
با فرارسیدن روز مادر و زن
در ایران، مقامات جمهوری اسلامی در سخنرانیهای خود دیدگاههایی در ارتباط با موضوع
«برابری زن و مرد» بیان کردهاند که گاهی این دیدگاه ها با وجود مکتب مشترک بین
آنها متناقض است و این جای سئوال و تعحب دارد که با وجود مثلا اسلامی بودن این
سران حکومت و بتعیت از قوانین اسلامی و اساسی چرا این همه تفاوت در سخنان آنان
وجود دارد؟!
در تقویم رسمی جمهوری اسلامی روز یکشنبه سی و یکم
فروردین ماه به عنوان روز زن نامگذاری شده٬ اما آن گونه که فعالان مسائل زنان میگویند
روز زن سال ۱۳۹۳ پس از سخنرانی مقامات مختلف جمهوری اسلامی
روزی دیگر را برای زنان ایرانی رقم زده است. از خامنهای گرفته تا حسن روحانی رئیس جمهور و علی لاریجانی رئیس مجلس
شورای اسلامی بیشتر مسئولان طراز اول جمهوری اسلامی به مناسبت روز زن سخنرانی کردند
اما هر یک از نگاهی به مسائل نیمی از جمعیت ایران پرداختند.
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در سخنان
پرواکنش خود با غلط دانستن برابری جنسی زن و مرد گفت نمیتوان مسئله زنان را جدای از
خانواده بررسی کرد. خامنهای همچنین متون اسلامی را از مهمترین اصول و پایههای حقوق
زنان دانست: «به متون اسلامی مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و سنت و حدیث و دعا و از
متون اسلامی و کلمات ائمه و رفتار ائمه آن اصول و پایههای اصلی را اتخاذ کنید.» خامنهای در حالی
ارجاع به علوم اسلامی را راهی برای حل مسائل زنان میداند که به گفته محمد جواد اکبرین
دین پژوه ساکن فرانسه متون اسلامی حاوی نابرابری جنسیتی هستند.
آقای اکبرین میگوید: «قرائت رسمی موجود در متون
شیعی و از قرآن قطعاً این متون تبعیضآمیز
است. این تبعیض هم به زمینه و زمانه نزول وحی برمیگردد و این ادعا متناسب با واقعیت
جاری در متن جامعه به لحاظ تبعیضی که علیه جامعه زنان وجود دارد نیست.»
رهبر جمهوری اسلامی همچنین یکی از مهمترین مسائل زنان را آرامش در خانواده
دانست و خواست که با استفاده از قانون این آرامش برای زنان حفظ شود.
خامنهای در سخنان خود برابری جنسی زن و مرد از
جمله حرفهای کاملاً غلط غربی است: «یکی از بزرگترین خطاهای تفکر غربی در مورد مسئله
زن همین عنوان برابری جنسی است. عدالت یک حق است. برابری گاهی حق است گاهی باطل است.»
آسیه امینی، فعال جنبش زنان ساکن نروژ میگوید:
«گفتههای رهبر فقط یک گفته نیست. این گفتهها برای اجرا شدن انجام میشود. برای این
که در سیستم ولایت فقیه برابری زن و مرد متناقض هست با پذیرش سیستم ولایی. سیستم ولایی
به این نابرابری نیاز دارد و قدرتش را از این نابرابری میگیرد. بنابراین استنباط من
این است که صحبتهای رهبر را باید یک فاجعه برای زنان برابریخواه بدانیم.»
همچنین علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی گفت از سنتهای٬ غلط اصرار بر خانهنشین
کردن زن و بیخبر گذاشتن وی از مسائل اجتماعی است. به گفته علی لاریجانی این درست نیست
که فکر کنند زن باید فقط کار خانه را انجام
دهد.
جالب است بدانید این سخنان یک روز پس از اظهار نظر
رهبر جمهوری اسلامی در مورد طبقه بندی مسائل اصلی زنان ایرانی و بیاهمیت انگاشتن
اشتغال زنان مطرح شد.
علی لاریجانی گفت: «به نظر من مسئله اصلی، یعنی
یکی از مسائل اصلی مسئله خانه و خانواده است، امنیت زن درمحیط خانواده، فرصت زن در
محیط خانواده و خانهداری برای بروز استعدادها مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن
او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود. کسی که اهل این چیزها است میدان برای این
کارها فراهم باشد. این اساس قضیه است. مسئله اشتغال بانوان... نه این جزو مسائل اصلی
نیست.»
اینجا سئوال محوری که وجود دارد این است که چه کسی
باید مسائل حقیقی زنان را تشخیص دهد؟ در واقع چه کسی و کدام مرجعی باید بگوید که چه
مسائلی برای زنان حقیقی هستند و چه مسائلی نیستند؟ آیا اگر زنان جامعه ما امروز مطالبات
فراتر از آنچه امروز هست برای تغییر وضعیتشان داشته باشند اصلاً به آن زنان در جامعه
ما صلاحیت داده میشود که تعیین کنند که چه چیزی را مسائل حقیقی خودشان میدانند؟
آیتالله خامنهای در سخنان خود به مسئله ظلم و
خشونت علیه زنان نیز اشاره کرد اما اشاره او عمدتاً به زنان سایر کشورها بود: «این
مسئله سوم که مسئله ظلم به زنان است کسی خیال نکند که این مخصوص جوامع عقبافتاده یا
جوامع مثلاً فرض کنید وحشی... نه. در جوامع به اصطلاح متمدن امروز این ظلم به جامعه
زنان اگر بیشتر از جوامع دیگر نباشد قطعاً کمتر نیست.»
تنها یک روز پس از این سخنان آیتالله خامنهای
رهبر جمهوری اسلامی حسن روحانی رئیس جمهوری نیز در سخنانی به ظلم وخشونت علیه زنان
ایرانی اشاره کرد و از مسئولان خواست تا به این ظلم پایان دهد. حسن روحانی رئیس جمهوری
ایران ضمن تاکید بر برابری حقوقی و اجتماعی زنان و مردان گفت ترس از حضور و تعالی زن
را نباید به پای اسلام نوشت.
مهناز پراکند حقوقدان ساکن نروژ سخنان رهبر و رئیس
جمهوری ایران را متفاوت نمیداند و میگوید: «آقای خامنهای در صحبتهایی که کردند
از برابری جنسیتی صحبت کردند و موضوع برابری جنسیتی را کلاً نفی کردند و عنوان کردند
که غربی و غلط است. یعنی با این صحبتهایشان نشان دادند که اساساً هیچ اعتقادی به
برابری جنسیتی بین زنان و مردان ندارند. و این لزوماً به این معنی نیست که مخالف خشونت
علیه زنان نباشد. صحبتهایی که آقای روحانی کردند در رابطه با نفی خشونت علیه زنان
است. نفی خشونت علیه زنان هم مرادف و مترادف با قبول برابری جنسیتی بین زنان و مردان
نیست. یعنی این منظور را نمیرساند.»
حسن روحانی همچنین گفت که نه در سمت یک حقوقدان
بلکه در سمت رئیس دستگاه اجرایی کشور اعتراف میکند کاستیهای فراوانی برای احیای حقوق
زنان و تحقق عدالت جنسیتی در ایران وجود دارد.
مهناز پراکند در پاسخ به این سئوال که با توجه به
اختلاف در بخشی از دیدگاههای آیتالله خامنهای و حسن روحانی نظرات کدام یک قابلیت
اجرایی بیشتری دارد میگوید: «البته آقای خامنهای حق ندارند که در امور قانونگذاری
طبق قانون اساسی دخالتی کنند. اما رئیس جمهور به لحاظ اینکه رئیس قوه مجریه است و میتوانند
که با طرح موضوع امکانات برابر برای زنان و حتی در رابطه با تغییر بعضی قوانین به صورت
مصوبه دولت لایحهای را تهیه و تدوین کنند و این مصوبه را بدهند به مجلس که مجلس رویش
کار کند و به نفع زنان قوانین را تصویب کند، عملاً به لحاظ قانونی با توجه به امکاناتی
که قانون اساسی به رئیس جمهور داده است رئیس جمهور میتواند این کار را بکند. اما در
واقع ما در این ۳۴ سال گذشته در عمل دیدیم که رهبر اولین و آخرین حرف را میزند
و اگر رهبر نخواهد که قانونی تغییر کند، رهبر نخواهد که حقی به کسی تعلق بگیرد این
امر صورت نمیگیرد.»
روز زن در حالی در ایران به پایان میرسد که زنان
ایرانی همچنان از برعهده گرفتن مشاغلی مانند قضاوت محروماند و تاکنون حتی صلاحیت یک
زن برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان تایید نشده است. حتی پیش از سخنان
اخیر آیتالله خامنهای نیز گزارشهای متعددی از محدودیت یا ممنوعیت پذیرش زنان در
رشتهها ومقاطع مختلف دانشگاهی منتشر شده بود. علاوه بر این ها دیه زنان در ایران نصف
مردان است. شهادت دو زن در دادگاه با شهادت یک مرد برابر است و اگر مردی فرزندان خود
را بکشد با مجازات قصاص مواجه نمیشود اما اگر زنی همین جرم را مرتکب شود میتواند
به قصاص محکوم شود.
با این سخنان آیتالله خامنهای مشخص شد که چه کسی
مانع برابری حقوقی و قانونی زنان و مردان ایرانی است: «اتفاقاً این تفسیر کاملاً
اساسی و محوری است. آیتالله خامنهای در چنین شرایطی با صراحت و شفافیت مسئولیت ایجاد
موانع برای تغییر در پارهای از شرایط جامعه زنان را به عهده گرفته. وقتی ایشان به
صراحت در خصوص اشتغال صحبت میکند و میگوید آن را مهم نمیداند یا در اولویت نمیشمارد٬
میشود گفت که مهمترین عامل ایجاد مانع در برابر پارهای از تحولات در جامعه زنان ما
به عهده شخص رهبر جمهوری اسلامی است.»
مهناز پراکند، حقوقدان ساکن نروژ هم چشمانداز پیش
روی زنان در سال ۱۳۹۳ را چندان روشن نمیداند و میگوید: «البته
با توجه به قوانینی که ما الان داریم که قوانین تبعیضآمیز علیه زنان هستند چه در
قانون اساسی و چه در قوانین کیفری و قانون مدنی ما، این حرف آقای خامنهای در واقع
منطبق با همین قوانین است و به نظر میآید که ارادهای برای تغییر این قوانین در ساختار
نظام دیده نمیشود.»
واقعیت این است که زن ایرانی اسیر اعتقادات پوچ
مذهبی است که بزور روسری ، چادر و مقنعه عربی به سرش کشیده است و آزادی انتخاب رو از
او سلب کرده اند، بانوان ایرانی نمیتوانند آزادی انتخاب داشته باشند و یا نوع شغل خودشان
را تعیین کنند و از آزادیهای مدنی استفاده کنند.
متاسفانه همیشه این دولت است که خودخواهانه و مستکبرانه درباره ی زنان تصمیم می
گیرند و این تصمیمات را به آنان تحمیل می کنند. اینکه در کدام رشته تحصیل کنند، چه
شغلی داشته باشند، کجا کار کنند، چگونه زندگی کنند، چگونه حجاب داشته باشند، با
اجازه و اختیار چه کسی و چگونه ازدواج کنند و ...
هیچ کس به زن و روحیات و جسم او اهمیت نمی دهد. همه از سران حکومت می
خواهند بهترین بهره ی مادی و معنوی را از زن ببرند. طبق فرمایش رهبر جمهوری اسلامی
وقتی بخواهیم به متون اسلامی مراجعه کنیم یعنی زن هیچ حقی ندارد. یعنی حتی زنان
نمی توانند درباره ی مسائل خود تصمیم بگیرند و باز هم این مردان هستند که درباره ی
آنان تصمیم می گیرند. طبق متون دینی و اسلامی زن هیچ ارزشی ندارد چون کشتزار مرد
است و او هرگونه که دوست داشته باشد می تواند از استفاده کند.
زن در جامعه ایرانی
که دچار اسلام زدگی است هیچ جایگاهی ندارد. مقام های حکومتی ایران حتی بارها و
بارها برخلاف همان قانون اساسی که خود تصویب کرده اند و مثلا براساس همان متون
دینی واسلامی آنها می باشند عمل می کنند.
مفهوم آزادی زن در زمان کوروش بزرگ تا حدود زیادی
تحقق پیدا کرد، تا زمانی که زن در جامعه ایرانی نتواند به مشاغل عالی لشکری و کشوری
برسد، تا زمانی که قوانین ازدواج و طلاق مذهبی است، تا زمانی که نگاه جامعه به زن بعنوان
یک وسیله ارضای شهوت و جنسی است، تا زمانی که زن حق انتخاب در همه جوانب زندگی داده
نشود هرگز و هرگز کشور شاهد پیشرفت واقعی و ریشه ای در همه عرصه های ملی نخواهد بود...
فقط کافیه نوع و میزان پیشرفتهای نظامی ، اقتصادی ، کشاورزی ، اداری و کشورداری را
در زمان هخامنشیان ( که بانوی ایرانی دارای آزادیهای وسیعی بود ) را با دوران بعد از
اسلام مقایسه کنید تا نهایت افت مقام زن ایرانی را در جامعه ایرانی ببینید !بانوی ایرانی لیاقت دارد که حتی رهبر و
رییس جمهور و فرمانده کل ارتش هم باشد.
اصل ۲۰ - یکسانی زن و مرد طبق اسلام
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون
قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین
اسلام برخوردارند.
اصل ۲۸
هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف
اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه
به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز
مشاغل ایجاد نماید.



No comments:
Post a Comment