Friday, December 5, 2014

اسلام و حکومت اسلامی علیه زنان



سراسر دوران حکومت اسلامی با حذف و یا محدود نمودن حقوق
زنان مشخص میشود. چند همسری، رواج صیغه، تحمیل حجاب و
سرکوب زنان، نشانه های این سیاست ضد زن است.

سیاست ضد زن در ایران بطور مستقیم از منبع قرآنی سرچشمه
میگیرد.  بطور مسلم تاریخ مردسالاری در جامعه ایران و مناسبات
اجتماعی سلطه گری مردانه نقش بارز در اعمال فشار نسبت به زنان
داشته و دارد، ولی این رفتار مردسالار سلطه گر در جامعه ما با
روحیه و ذهنیت قرآنی کاملاً عجین شده است.

مبنای قرآنی، منبع مستقیم و یا منشاء الهام بخش قوانین و سیاستها
و رسوم و تبعیض ورفتارهای ضد زن در جامعه است. با نگاهى در
قرآن به سادگى ميتوان دريافت که شروط رهائی زن در آن یافت
نمیشود بلکه برعکس قرآن و سنتهای اسلامی در طول تاریخ، بخشی
از شرایط به مهار کشیدن نیروی زنان و بندگی اجتماعی و روحی
زن بوده است.

مسلم است که آیات و احکام و سنتها همیشه یکدست نبوده و با خود
جنبه های متضاد در بردارد، ولی خط مسلط دین با آزادی زن
خوانائی ندارد. کسانی هستند که روشنفکران منتقد اسلام را به
سکوت فرا میخوانند و یا نقد دین را غیر لازم تلقی میکنند ولى
یکی از شروط رهائی اندیشه و توسعه خردگرائی همین نقد قرآن
و اسلام است. یکی از برجسته ترین ویژه گیهای انقلاب در ایران
ضدیت آن با زنان بود.

در قرآن و در تاریخ اسلام و همچنین در جوامع کنونی مسلمان
یک خط قدرتمند علیه زن و حقوق آن موجود بوده و زن علیرغم
برخی کلی گوئیهای گفتاری برخی مبلغین دینی، پیوسته مورد تعرض
شخصیتی و حقوقی قرار داشته است. مبارزات زنان در ایران علیه
استبداد ونیز اجحافات و زورگوئیهای مذهبی و مردسالارانه بوده اند.
در تاریخ ایران فشار جمهوری اسلامی علیه زنان بیسابقه بوده است،
و علیرغم آن واکنش و مبارزه زنان علیه این حکومت و احکام
واپسگرا و اختناق روزمره اش چشمگیر بوده است. حجاب اجباری،
چند همسری، خشونت علیه زن، سنگسار، پایمال شدن حقوق زنان در
زمینه طلاق وقضاوت و در زمینه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی،
همه و همه زنان راپیوسته به نارضایتی و اعتراض کشانده است.

زنان آگاه در یافته اند که آنان قربانی منش مردسالارانه جامعه و
مبانی اسلامی قرآنی موجود در آن میباشند. در چنین روندی روشن
است که کسب حقوق آنان در تناقض با قوانین اسلامی قرار دارد.

افزایش آگاهی در اجتماع این تناقض را آشکارتر ساخته و بیش از
پیش طبیعت ضد زن در اسلام را بنمایش میگذارد. اینکه گفته شود
که در قرآن آزادی و مطالبات اساسی زن رعایت شده یک
جعل و دروغ آشکار است. خشونت این احکام نسبت به زن و نظر
مردسالارانه و استبدادی اسلام درقرآن نه یک استنباط بلکه یک
واقعیت نظری است. فمینیسم اسلامی سرابی بیش نیست زیرا اسلام
خواهان حاکمیت زن بر بدن و تفکر او و آزادی کامل وپیشرفت همه
جانبه او نبوده و پیوسته توجیه گر نقش حاشیه ای زن در جامعه و
اسارت او در فرهنگ مردسالارانه میباشد.

نظر قرآن خیلی روشن است، در زمان پیامبر اسلام و در مقابل
وحشیگریهای آن جامعه این کتاب در پی تعدیل بعضی جنبه های
خشونت بار جامعه عشیره ای عرب بود ولی در مقایسه با شرایط
اجتماعی و موقعیت زن در ایران آن زمان، گفتار قرآن کاملا عقبگرا
بود و بعلاوه امروز چهارده قرن بجلو آمده ایم و در جامعه ای مدرن و
با معیارهای جدید جهانی و ارزشهای حقوق بشری مواجه هستیم. ما
هیچ انتظاری نداریم که دینی که محصول ١٤٠٠ سال پیش است برای
ما آزادی بیاورد؛ حرف اصلی ما رد تبلیغات افسانه ها و دروغ هاى
نمایندگان این دین است که اسلام را نجات دهنده جامعه معرفی میکنند
و آنرا بیان اخلاق برتر میدانند و بعلاوه حرف ما با روشنفکران
فرصت طلب غیر مذهبی است که تلاش در خاموش کردن انتقاد به
اسلام را دارند. خواست دمکراسی و برابری زن و مرد خارج از
تسلط اسلام میسر است، بنابراین باتوجه به مضمون پیشرفته
مبارزات زنان در جهان و در ایران ودر مقایسه با ارزشهای
اخلاقی و انسانی کنونی و منشور حقوق بشر، آنچه در آیات قرآن
آمده کاملاً ارتجاعی و عقب مانده و خشونت بار میباشد وهیچ قرائت
مجددی نمیتواند نه این احکام را نجات دهد و نه زنان را به مطالبات
حقوقی مدرن و آزادی برساند.

 

در آن دنیا به مرد مسلمان فرشته ای می دهند که پایش در مشرق
و سرش در مغرب است، به اضافه ی هفتاد هزار شتر و قصری
که هفتاد هزار اتاق دارد.
من حاضرم اعمال شاقه بکنم و به من این فرشته را ندهند که
نمی توانم سر و تهش را جمع و جور کنم. آن قصر را هم اگر
روزی یک اتاقش را جارو بزنم، تازه در آن دنیا جاروکش میشوم
و اگر بنا بشود که به هفتاد هزار شتر رسیدگی بکنم، در دنیای دیگر
شتر چران خواهم شد. در صورتیکه همه خانمهای خوشگل
و دخترهای اروپایی در دوزخ هستند...

زنده یاد صادق هدایت، کاروان اسلام







No comments:

Post a Comment