دانشگاه همواره سنگر آز ادي
بوده است
16 آذر روز دانشجو گرامی
باد، به یاد تمامی دانشجویانی که جان خود را در راه
آزادی میهن فدایی کردند.
اگر صحن دانشگاه را چکمه
ها و نعلین ها اشغال کنند، و درها را هم حراست ها بگیرند، و پذیرش را هم فیلترها و
تفتیش عقاید، و دهانهای بیداری دانشگاه را هم در کهریزک ها خفه کنند، دانشگاه، هویت خود را از دست نمی
دهد. آنچنان که بعد از سی سال سلطه و در اختیار داشتن آجر به آجر تمامی دانشگاه
های کشور، خمینی اش از روز نخست باید بگوید: " همه بدبختیهای ما از دانشگاه
بر می خیزد"، و سی سال بعد باز هم آخوندهایش باید در تلویزیون رژیم حاضر شوند
و بپرسند که "چرا کسی در دانشگاه ها مقلد نیست؟"
دانشگاه یک هویت سیاسی
دارد. روز دانشجو، روز آزادگی
و نماد آزادیخواهی دانشجویان است. روزی که همواره یادآور خیزش و قیام دانشجویی شد و
در دل دانشجویان و مردم و تاریخ ایران نقش بست.
پیشتازان مقاومت برای آزادی
روز دانشجو، در ایران به
۱۶ ماه آذر اطلاق میشود. این روز، به یاد سه دانشجو (دو هوادار حزب توده ایران و یک
هوادار جبهه ملی ایران)، احمد قندچی، آذر
(مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا، که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون
معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا،
در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ (حدود چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد همان سال) در دانشگاه فنی
تهران که با شلیک تیر نیروهای امنیبی کشته شدند، گرامی داشته میشود.
تاسیس اولین دانشگاه در
ایران در سال 1313 اتفاق افتاد و فعالیت سیاسی و آزادیخواهی دانشجویان و استادان
هم از همان سالها آغاز شد. در سال 1316 شمسی 53 نفر از استادان و دانشجویان توسط
دیکتاتوری رضاخان دستگیر شدند.
در 28 مرداد 1332 دولت
ملی دکتر مصدق بر اثر کودتا سقوط کرد، اما کمتر از چهار ماه از 28 مرداد نگذشته
بود که دانشگاه به خروش آمد. اولین حماسه بزرگ دانشجویی در تاریخ دانشگاه ها، روز
16 آذر 1332، محسوب می شود. روزی که سه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران با شلیک
گلوله کشته شدند.
در مرداد سال 1339 جبهه
ملی دوم با حرکت سه هزار نفر از دانشجویان به ویژه دانشجویان دانشگاه تهران، در گردهمایی
میدان جلالیه، یعنی پارک لاله ی امروزی اعلام شد.
در دهه ی 40 هجری شمسی،
پیشتازان سازمانهای انقلابی ایران از دل دانشگاه ها برخاستند. اعضا و پیروان جبهه
ی ملی چون محمد حنیف نژاد، سعید محسن، بیژن جزنی و... و اگرچه آنان اکنون نیستند اما
نیرویی که حرکت آنان به تاریخ تزریق کرد اکسیری پایان ناپذیراست که درهر برهه می تواند
انسان های خسته ازظلم را واداربه حرکت کند.
در دهه ی 60 هجری شمسی، دانشگاه
تمام قد در مقابل انقلاب فرهنگی ارتجاع با چماق و ژ-3 ایستاد و نتیجه این مقاومت
17 شهید، 2180 زخمی بود:
دانشگاه های بابلسر 30
زخمی، شیراز 210 زخمی، تربیت معلم تهران 100 زخمی، مشهد 400 زخمی و یک کشته، تهران
491 زخمی و 3 کشته، جندی شاپور 700 زخمی و 5 کشته، سیستان و بلوچستان 50 زخمی و یک
کشته، گیلان 7 کشته و صدها زخمی و ...
در 5 مهر سال 1360،
تظاهراتی جسورانه برپا شد، که نه تنها
دانشجویان پسر که دانشجویان دختر شیر دل نیز شرکت داشتند. چند هزار دانشجو و دانش
آموز و جوان هوادار مجاهدین، شعار مرگ بر خمینی را در خیابانها فریاد کردند.
فریادهایی که بعدا در میدان های نبرد امتداد یافت.
در دهه ی 70 هجری شمسی،
اگرچه ارتجاع حاکم، با تصفیه ی مطلق، و پر کردن دانشگاههایش از بسیجی و پاسدار
میخواست این صدای آزادیخواهی را مهار کند، ناگهان فریاد دانشگاه مثل رعدی در آسمان
بی ابر به گوش رسید: قیام 18 تیر 1387. قیامی که از دانشگاه به خیابان های تهران
هم کشیده شد و سرتاپای حاکمیت آخوندی را در هراس فرو برد.
تجمع ۱۸ تیر در خوابگاه کوی
دانشگاه در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام بود. این روزنامه در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ به جرم
چاپ نامه محرمانه سعید امامی به قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات برای تهدید مطبوعات،
توسط دادگاه ویژه روحانیت به مدت ۵ سال توقیف شد. در جریان محاکمه سلام به جز مدعی العموم ۴ شاکی
دیگر نیز حضور داشتند: محمود احمدی نژاد (استاندار اردبیل در دولت هاشمی رفسنجانی و
رییس جمهور سابق ایران در دولت های نهم و دهم)، کامران دانشجو (استاندار اسبق تهران،
معاون سیاسی سابق وزیر کشور و رییس ستاد انتخابات ریاست جمهوری دهم و وزیر علوم سابق)-
مهدی رضا درویش زاده (نماینده مردم دزفول در مجلس پنجم و استاد ریاضی دانشگاه تهران)
و حمیدرضا ترقی (عضو ارشد حزب موتلفه و نماینده مشهد در مجلس پنجم).
انصار حزبالله داخل کوی دانشگاه
و خوابگاههای دانشجویی حمله بردند و ضمن تخریب اموال دانشجویان آنان را مورد ضرب و
شتم قرار دادند و صدها نفر را بازداشت کردند. نیروهای انتظامی و امنیتی دست کم ۳۰۰ دانشجو را
دستگیر و تحت بازجویی قرار دادند.
در جریان حمله به کوی دانشگاه
و دیگر مسائل دانشجویی کسانی مانند سردار نجات فرمانده سپاه ولی امر به همراه سردار
نقدی، سردار ذوالقدر و دیگران طرح سرکوب دانشجویان و حتی عزل محمد خاتمی رییس جمهور
وقت را داشتند.
نیروی انتظامی را عامل یورش
به کوی دانشگاه دانسته و خواستار عزل فرمانده
آن بودند. همچنین توقیف روزنامه سلام
نیز توسط دادگاه ویژه روحانیت که زیر
نظر رهبر قرار دارد انجام شده بود. اما آیتالله
خامنهای در حالیکه این رویداد
را محکوم کرده بود حاضر به برکناری سردار لطفیان و همچنین
نظری فرمانده
پلیس تهران نشد.
در این راستا خاتمی گرچه دفاع
چندانی از دانشجویان نکرد، اما در سخنرانی خود این رویداد را نتیجه پیگیری قتلهای
زنجیرهای دانست. پس از تظاهرات دانشجویان به سمت دفتر خامنهای و همچنین گسترش اعتراضات
به سایر شهرستانها و سایر نقاط تهران از جمله میدان سپه و بازار تهران، در شرایطی که
تهران از روز جمعه (۱۸ تیر) شاهد بیسابقهترین درگیری بین مردم و سپاه، بسیج و هوادارن
نظام بود، ۲۴ تن از فرماندهان بلند پایه سپاه در نامهای به محمد خاتمی وی را تهدید
کردند که اگر در سرکوب اعتراضات قویتر عمل نکند، خود دست بکار میشوند.
۲ سال پس از این رویداد قوه
قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرده و فقط یک سرباز به نام
اروجعلی ببرزاده محکوم شد. ۱۵۹ نماینده مجلس ششم این اقدام دستگاه قضایی را محکوم کردند.
در نماز جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۸
احمد جنتی، امام جمعه موقت وقت تهران و دبیر شورای نگهبان خطاب به رئیس قوه قضائیه
گفت: «در ۱۸ تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان
دهید آینده بدتری در انتظار شماست.»
در دهه ی 80 هجری شمسی،
در این دهه دانشجو دیگر در شانزده آذر فریاد نمیزد، بلکه در کنار کارگر در روز
کارگر، و در کنار معلم در روز معلم، و در کنار زنان سرکوب شده در روز زن، سرتاپا
فریاد بود. قیام های سرتاسر سال 1388، که عاشورا اوج آن بود و دانشگاه باز فدای
آزادی ایران شد.
تظاهرات هواداران جنبش سبز
در ۱۶ آذر ۱۳۸۸، تظاهراتی اعتراضی بود که در روز دانشجو در ایران با حضور دهها هزار
نفر از مردم و دانشجویان برگزار شد.
گزارشها از تهران حاکی از
برگزاری تظاهراتی از سوی صدها دانشجو «در هر یک از دانشگاههای تهران» بود. نیروهای
امنیتی و نظامی با هزاران معترضی که در بیرون از دانشگاه تهران شعار «مرگ بر دیکتاتور»
سر میدادند درگیر شدند، آنها در تظاهرات روز دانشجو با باتوم مردم را میزدند و گاز
اشکآور شلیک میکردند. این تجمع بزرگترین تظاهرات در ماههای اخیر بود، که توانست
دهها هزار نفر را برای راهپیمایی در بیش از دوازده دانشگاه در سرتاسر کشور و نیز در
چندین میدان تهران، با نقشآفرینی دانشجویان -به عنوان حامی اصلی جنبش اصلاحطلبی-
به بیرون بیاورد .
در تهران، درابتدا هزاران
تن از نیروهای پلیس ضد شورش وسپاه پاسداران دانشگاه تهران را محاصره کردند، سپس نیروهای
امنیتی و بسیج به هزاران تظاهرات کننده با باتوم و گاز اشک آور حمله کردند. در جریان
این تظاهرات بیش از ۲۰۰ نفر بازداشت شدند. این تظاهرات در بیش از دو هزار رسانه جهانی
بازتاب یافت.
آنجا که بی عدالتی به
قانون تبدیل می شود مقاومت تنها وظیفه است.
شعارهای منتشر شده توسط
دانشجویان در روز دانشجو
مرگ بر اصل ولایت فقیه
خامنه ای قاتل ولایتش
باطله
دانشجو میمیرد ذلت
نمیپذیرد
روز دانشجو سال 1393
مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر امسال حالت جنبشی نداشت و تقريبا در چارچوب متعارف حاکم بر دانشگاهها
برگزار شد. اما آنچه وضعيت را بر خلاف خواست حکومت تغيير داد شعارهای برخی از دانشجويان
در حمايت از رهبران نمادين جنبش سبز و دانشجويان زندانی بود. شعارهايی از قبيل «جای
رفقایمان خالی» ، «پيام ما روشنه، حصر بايد بشکنه»، «يا حسين، ميرحسين»، « منتظر تحقق
وعدههای تان هستيم» ، «دانشگاه پادگان نيست آقای رئيس جمهور»،«۱۲۹۲ روز از حصر گذشت»، «دانشجوی زندانی آزاد بايد گردد»،«اصلاحات زنده باد
موسوی پاينده باد» ، «سلام بر خاتمی، درود بر روحانی» وجه غالب را در تمامی برنامههای
دانشجويی داشت. شعارهای مخالفان از جمله «مرگ بر فتنه» ،« انجمن اسلامی آمريکايی نمی
خواهيم» پژواکی در بين اکثريت نداشت و بار ديگر موقعيت اقليت تشکل های دانشجويی طرفدار
حکومت در جمعيت دانشجویی کشور را نشان داد.
***
در 16 آذر سال 1393، 14 نفر از دانشجویان که در
تجمع و تظاهرات روز دانشجو در دانشگاه آزاد سراب شرکت کرده بودند، دستگیر شدند.
***
مصطفی اسکندری زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، دانشجوی رشته پزشکی و از بازداشت شدگان مراسم چهلم
ندا آقا سلطان در بهشت زهرا است که در هشتم مردادماه سال ۸۸، به همراه همسرش،
کبری زاغهدوست بازداشت و با اتهاماتی همچون «تشویش اذهان عمومی» و «مصاحبه با رسانههای
بیگانه» به حکم سنگین ۳۱ سال زندان محکوم شد. این زندانی سیاسی
روز دوشنبه ۱۷ آذر ماه ۹۳، ساعت سه و نیم
پس از اینکه موفق به صدور بیانیه به مناسبت روز دانشجو نشده بود؛ سعی کرد در نوبت هواخوری
بند با سر دادن شعارهایی علیه حکومت، جبران مافات کند. این زندانی سیاسی، شعارهای «مرگ بر ظالم»، «مرگ بر استبداد» و «درود بر
دانشجو» را با صدای بلند و با فریاد سرداده است. شعارهای این زندانی با ابراز احساسات بعضی از همبندیانی که در هواخوری
حضور داشتهاند، مواجه شده است. همچنین برخی از زندانیان حاضر، به او تذکر داده بودند
که این شعار سر دادن، بدون فریاد «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» جز گلو
پاره کردن نیست و چنگی به دل نمیزند .
***
آقای روحانی، رئیس جمهوری ایران، در روز دانشجو
در دانشگاه علوم پزشکی ایران سخرانی داشتند. درحین سخنرانی که از صدا و سیمای جمهوری
اسلامی پخش میشد، تعدادی از دانشجویان با شعار «پیام ما روشنه حصر باید بشکنه» خواستار
رفع حصر رهبران معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، میرحسین موسوی و
کروبی، شدند.
آقای روحانی نیز در پاسخ به شعار این دانشجویان
گفت: «راه ما و مسیر ما همانی است که از روز اول به شما وعده دادیم. عهد ما با شما
شکستنی نیست.»
***
در حالی که سعيد جليلی، غلامعلی حداد عادل، محمد
حسين صفار هرندی به مناسبت روز شانزده ۱۶ آذر در دانشگاه های
مختلف سخنرانی کرده اند، برنامه سخنرانی شمار ديگری از اصولگرايان از جمله چند نماينده
مجلس در اين روز در دانشگاه ها لغو شده است. که تعدادی از نمايندگان اصولگرای مجلس
از لغو این سخنرانی ها انتقاد کرده اند .
سخنرانی حسين شريعتمداری، نماينده ولی فقيه در موسسه
کيهان، حميد رسايی، نماينده مجلس ، عليرضا زاکانی ،نماينده مجلس، محمود نبويان و محمدرضا ميرتاجالدينی، معاون پارلمانی دولت احمدی
نژاد در دانشگاهها به مناسبت روز ۱۶ آذر لغو شده است.
احمد توکلی، نماينده اصولگرای مجلس روز یکشنبه ۱۶ اذرماه درباره لغو اين سخنرانی ها گفته است: اين روش نه با اسلام سازگار
است نه با قانون اساسی و نه با ادعای دولت مبنی بر رعايت اعتدال.
احمد توکلی اضافه کرده است:« من متاسفم که جلوی
سخنرانی امسال آقای شريعتمداری گرفته میشود؛ صرف نظر از اينکه ما با افکار ايشان موافق
باشيم يا مخالف، بايد بگويم که آقای شريعتمداری شخصيتی با سابقه سياسی است و اگر قرار
باشد صدای او به گوش دانشجويان نرسد پس صدای چه کسی بايد به دانشجويان برسد؟ و يا مثلاً
آقای زاکانی؛ ايشان به عنوان جانبازی که از سالهای نوجوانی در سياست و مبارزه بوده
که اگر ايشان را نگذارند سخنرانی کند پس چه کسی بايد در جمع دانشجويان سخن بگوئيد؟»
***
همه تریبونها مثل صدا و سیمای، روزنامه ها و تریبونهای
مجلس و ... در اختیار
این افراد است و نظرات احمقانه و ابلهانه ی خود را به خورد مردم
میدهند.
شما که رسانه ملی تلویزیون را دارید با دانشگاه چه کار دارید؟!، حالا یک بار
هم سخنرانی نکنید.
هر گروهی دنبال ازادی برای خودش هست و خجالت دارد
که بسیاری بخاطر همین ازادی در زندان هستند وقتی دقت کنید به گفته اقایان متوجه میشوید
که فقط خودشان شرایط ازادی دارند و بقیه باید لال شوند و سراپا گوش چون اینها از اول
انقلابی بودند و برای انقلاب بدنیا آمدند!!!
این آزادی بیانی که آقای احمد توکلی از آن نام میبرد
باید دو طرفه باشد نه فقط به نفع یک جناح خاصی باشد. آنهایی که میلیاردها پول این ملت
را غارت کرده اند و هنوز هم در روزنامه های خودشان از آنها به خوبی یاد میشود و موقع
افشاگری فقط اول نامشان را مینویسند.
( مثل م-ر که همان محمد رضا رحیمی معاون اول محمود
احمدی نژاد)
آقای شریعتمداری در راستای خط انقلاب است، پس خط
انقلاب میشود:
دروغ، افترا، فریب، تهمت، خشونت، شکنجه و تحجر
خیر شما اصول گراها یا دلواپسان یا به عبارتی تاجرهای
زالو صفت که بیت المال مردم را به اندازه کافی چپاول کرده اید و خون مردم را میمکید، جز تنفر حاصل دیگری
برای عموم مردم و دانشجو ی ایرانی ندارید.




No comments:
Post a Comment