من یه دختر ایرانیم! این حرف ها، حرف های دخترها
و زنان
سرزمین من، ایران است. حرف هایی که همیشه نسل به نسل
تو دل ها و بعد بر سر
زبان ها گفته شد! حرف هایی از دل! از
وجود! اما برای جمله به جمله آن ما زنان
تجربه ها داریم و
زخم ها خوردیم. تهمت ها شنیدیم. حرف هایی که درد دل تمام
زنان از
جنس من است. این ویدیو را با گوش دل بشنوید و
احساس کنید.
همچنین فیلم کوتاه اکثریت خاموش، وقتی
نقش زنانه و مردانه
عوض بشود را که فیلمی از النر پوریت است را حتما ببینید.
آن یک
فیلم سمبلیک است که تمام زجرها و دردهای زنان
جهان سوم و بخصوص ایران را به
تصویر
میکشد.
********************************
من یه دختر ایرانی ام
دختری با آرزوهای رنگی...
با خواب های طلایی...
من الان یه دخترم. یه دختر 9 ساله...
اما یه روزی بزرگ میشم...
مثل خودم یه خانوم میشم.
مثل مامانم. مثل خاله هام.
مثل همه زن های ایران.
ولی شاید تعجب کنید،
من دوست ندارم بزرگ بشم.
دوست دارم برای همیشه، یه دختر 9 ساله باشم.
چون اگر بزرگ بشم
اتفاقاتی که در خیابان میبینم ممکن است برای است
برای
من هم بیافتند
من تو خیابونهای شهرمون زنی را دیدم که مامورها
به او حمله کردند.
با مشت و لگد اون رو سوار ماشین کردند و بردند.
دلیلشو از مادرم پرسیدم.
گفت جرمش... لباس پوشیدنش بود.
من در خیابون های شهرمون زنی را دیدم که دست
فروش بود.
کنار خیابون کتکش میزدن... مامانم میگفت کسی رو
نداره...
بی پناهه...
من در خیابون های شهرمون رنی را دیدم که معتاد
بود، با بچه
هایی که زیر چادرش پنهان شده بود و از گرسنگی
گریه میکرد.
و دخترهای جوونی را دیدم که کنار خیابون وایسادن.
مامانم میگفت از خنشون فرار کردند، جایی ندارن
که برن.
من دوست دارم برای همیشه، یه دختر 9 ساله بمونم.
ولی همه دخترای این شهر مثل من نیستن.
دخترهایی هم هستن
نه دوست دارن 9 ساله بمونن و نه دوست دارن که
بزرگ بشن.
دخترهایی کوچیکی که مدرسه نمیرن.
کنار چهارراه ها آدامس و گل میفروشن.
و همه اذیتشون می کنند.
یه بار مامانم از من پرسید دوست ری وقتی بزرگ
شدی
چکاره بشسی؟
من گفتم قاضی!!...
مامانم به من گفت یه شغل دیگع بگو؟!...
من گفتم خلبان. اون جواب داد نه...
من دیگه هیچی نگفتم...
فقط بغض ککردم و زیر لب گفتم:
من دوست ندارم بزرگ بشم.
مادرم میگه ایران، بزرگترین زندان برای
زنهاست...
چرا؟؟؟؟
مگه زن های سرزمسن من چه گناهی کردن؟!
مامانم جواب همه سوالای منو نمیدونه...
اون خودش هم سوال داره...
کسی هست کاری کنه... که من آزادانه بزرگ بشم؟
من میخوام اینجا بدون درد و ترس بزرگ بشوم.
چکار میتونیم بکنیم...
که ایران دیگه زندان زنان نباشد؟!
فردای من تو دستای امروز شماست...
No comments:
Post a Comment