که من باد میشم میرم تو موهات
یازدهم فروردین مصادف با میلاد فاطمه، دختر محمد که خود را پیامبر اسلام می داند، در تقویم ایران روز مادر
است. البته با توجه به اینکه ایران توسط اسلام و
اسلامیون و اسلامگرایان جنایتکار محاصره شده است تعجبی هم ندارد که روز زن در این
کشور یه روز اسلامی باشد که البته این روز به خاطر تولد یک آدم حیوان نمایی به نام
خمینی خیلی نحس تر و بدتر هم می شود. روز زن برای ما می تواند خیلی زیباتر باشد
اگر روز 25 آذر، روز زن و مادر ایرانی، یا 8 مارس روز جهانی زن را هم پا با زنان
دیگر جهان جشن بگیریم و در کنار هم باشیم. چه به این روز به عنوان روز مادر معتقد باشیم و چه به روز جهانی مادر،
هر روز را باید روز این عزیزترین موجود خلقت بدانیم و همیشه بخاطر زحماتشان تشکر
کنیم.
این ویدیو یک مصاحبه کاری جالب است که در فضای مجازی دست به دست می
شود. من هم آن را به نام زن
به اشتراک می گذارم.
متنی را از یکی از دوستان دیدم درباره زن کامنت
کرده بود؛ دیدم خالی از لطف نیست برای تمام زنان پارسی زبان به اشتراک بگذارم برای
اینکه زنانه زندگی کنند و زنانه بمانند که اگر اراده کنند تمام مردان در برابر این
همه قدرت و زنانگی و اراده و وفاداری ما قد خم می کند.
بانو از خودت دست نكش خودت چتر باش خودت ابر باش
خودت باران... شك نكن خدا نابغه بوده، كه تو را آفريده بي خيال بنده هايش كه دنياي
زنانه ات را ناديده گرفتند، بانو ايندفعه سر سفره، تو نان گرم بخور اصلا تمام زيتون
هاي دنيا هم مال تو هر وقت هم تنت سرد شد تنهاييت را بغض نكن آواز كن با صداي بلند
براي گرمي دلت بخوان ديگر هيچ وقت تنهاييت را باگريه نشان نده حتي وقتي تنها ميخوابي.
بگذار ايندفعه لالاييت را براي خودت... چه خوب ميشد عصرانه ميهمان خودت باشي بانو بانو
بانو چاي كه دم كشيد دامن كوتاهت يادت نرود قند توي دل قندان آب ميشود طعم گس چاي را
كه هورت ميكشي بانو يك دل سير بخند بخند به ريش روزگار كه اگر عاطفه و مهر تو نبود
تو را به قضاوت نمي نشستند و حكم به مشروطي آزاديت نمي دادند كه هر جا ميروي گزارش
كني كه من مي گويم، من مي خواهم و من منشان گوش ات كه سهل است جانت را پر كند مهربان
يك دل سير بخواب تا درد حرفهايي كه دل كوچكت را مي شكند فراموش كني بانوي كامل خدا
آرامش هستي را در چشمانت در حلقه آغوشت درست روي لبهايت به امانت گذاشت به جهنم برود،
هر كه آرامشت را دستخوش زمختي خويش كند به جهنم برود آنكه بلنداي روحت را نميبيند ولي
فرود و فراز تنت را خوب ميشناسد به جهنم برود كسي كه تو را ضعيفه خواند تا ضعف خودش
به چشم نيايد بين خودمان باشد خدا شرمنده جاي نوازشهاييست كه روي تنت ماند. به جهنم
مي رود بانو راستي حال دلت چطور است؟ چند وقت است رويا نديده اي، راستي هنوز اشك ميريزي؟!؟!؟
قول دادي كه ديگر تنهاييت را با گريه نشان ندهي نكند هنوز منتظر شنيدن دوستت دارمي!!!
بيا بحث را عوض كنيم راستي موهايت را بگذار بلند شود بگذار از زير روسري هوايي بخورند
لاك قرمز يادت نرود خدا هر چه صورتي و قرمز و سرخابيست براي تو آفريده كلاغ ها دير
زمانيست پشت سر طاووس حرف می زنند اصلا بگذار يك كلاغ چل كلاغ كنند تو گوشواره هايت
را فراموش نكني بانو هر وقت دلت خواست دستت را از ماشين بيرون ببر و تن وحشي باد را
لمس كن هر وقت هم دلت خواست لبه ي جوي راه برو حتي بلند حرف بزن و بخند و هر روز هم
برقص خواستي با ساز دلت خواستي با... فقط يادت نرود كتاب بخواني بانوي كامل و زيبا
تو سليقه خاص خدايي آنِ خلقتت خدا قلياني چاق كرد پا روي پايش انداخته و روي بوم نازنين
وجودت قلم عشق را چرخاند پس تو نابتريني بانو نابترين شعر خدايي تو سَر انگشت بهاري
بخند از ته دل رها و بزن قيد احساسي كه نخوانَد تمناي نگاهت را... مهربانوی سرزمینم
روزت را گرامی می دارم.







