پستی را در وبلاگم قرار دادم که بخشی از شریعت اسلام
ناب را که در آن با سئوالاتی که مطرح شده بود بررسی
شد. این مصاحبه و سئوال و جواب های آن در خبرگزاری های مختلفی
پخش شده بود. من به دنبال آن بودم که منبع این جواب
ها را بدانم، در بررسی هایی که انجام دادم، در بعضی منابع ذکر شده
بود که پاسخ دهنده به این پرسش های دینی و
مذهبی آقای مصباح
یزدی می باشند.
خیلی هم تعجب نکردم زیرا از یک آدم دینی و اسلامی
باید انتظار پاسخ هایی در خور اسلام ناب بادیه نشینی را داشت،
نه جواب هایی که از انسانیت و عقل سرچشمه میگیرند.
اما در بررسی های بیشتری که در قانون اساسی جمهوری
اسلامی داشتم به چند اصل اساسی برخورد کردم. طبق اصل
38 قانون اساسی که در رابطه با منع شکنجه می باشد.
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع
است اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست
و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است
متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
و در ادامه ی آن طبق اصل 39 قانون اساسی
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت
زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع
و موجب
مجازات است.
مسئله ای که در اینجا با آن برخورد می کنیم این
است که
این مصاحبه و جواب های مطرح شده کاملا و علنا بر خلاف
قانون اساسی کشور است و براساس اصل 38 قانون اساسی
که
در بالا به آن اشاره شده است متخلف از این اصل طبق قانون
مجازات می شود! جالب اینجاست که این موضوعات مطرح شده کاملا
به رسمیت شناخته شده است و در
خبرگزاری ها و روزنامه
های معتبر کشور به چاپ رسیده است. در این مصاجبه ی علنی، اعتراف
گیری تحت فشار
و شکنجه روحی و روانی و جسمی از ضد ولایت
فقیه به هر شکلی جایز است و بازجو (یا بازجوها!!) برای گرفتن
اعتراف می توانند به زندانی اعم از زن و مرد تجاوز جنسی
نمایند
و این موضوع طبق گفته ی خود آنان در منابع مختلف شیعه
و سنی آمده است.
سئوالی که در اینجا مطرح است:
آیا این موضوع خلاف اصل 38 و 39 قانون اساسی کشور
نمی باشد؟
آیا این کار هتک حرمت و حیثیت کسی که بازداشت شده
است نمی باشد؟
آیا نباید با متخلفین طبق گفته ی همین اصول اساسی
برخورد شود و آنها را مجازات کرد؟
براساس این موضوع، داستان این روزهای جمهوری اسلامی
ایران درباره ی حکم قاضی جنایتکار بازداشتگاه کهریزک
آقای
سعید مرتضوی شنیدنی است. در خصوص این
موضوع، معاون اول
قوه قضاييه ايران روز شنبه 24 آبان
از تاييد حکم قضايی
عليه سعيد مرتضوی، دادستان پيشين
تهران توسط ديوان عالی کشور
خبر داد طبق این حکم،
سعيد مرتضوی به صورت دائم از احراز
شغل قضا منفصل
و
به مدت ۵ سال از احراز مشاغل دولتی نيز منع شده است.
توجه کنید به عدالت و قانون مندی جمهوری اسلامی
در
مورد یک قاضی قاتل و جنایتکار که در مقام و سمت خود
از هیچ
نافرمانی و جنایتی فروگذار نکرده است.
پرونده سعيد مرتضوی در شعبه ۷۶ دادگاه کيفری تهران
به اتهام مشارکت در بازداشت غير قانونی سه تن و به
روایتی قوی تا 5 تن از کشته شدگان بازداشتگاه کهريزک
مورد رسيدگی قرار گرفته بود و دادگاه حکم انفصال دائم از خدمات قضايی و پنج سال
انفصال خدمات دولتی و اداری
وی را صادر کرده بود، اين حکم به
مدت دو سال در شعبه ۹ ديوان عالی کشور،
در انتظار تأييد يا رد رأی بود. اما طی
هفته های اخير اين پرونده به شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور ارجاع شده بود.
در این رابطه مقام های قضايی و سياسی ايران کشته
شد دستکم سه نفر از بازداشت شدگان کهريزک را بر اثر بدرفتاری
ماموران در دوران بازداشت تاييد کرده اند،
فعالان سياسی در
ايران می گويند.
کشته شدگان در اين بازداشتگاه بيشتر از سه نفر بوده
اند.
از سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران به عنوان متهم
اصلی
پرونده مرگ این سه جوان در بازداشتگاه کهریزک
نام برده میشود.
محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی فر،
سه جوانی بودند که پس از اعتراضهای سال ۸۸ به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آن سال، بر اثر شکنجه جان خود
را در بازداشتگاه کهریزک از دست دادند.
محمود احمدی نژاد پس از برکناری سعيد مرتضوی از
قوه قضاييه وی را ابتدا به ریاست سازمان مبارزه با قاچاق کالا
و ارز و سپس به رياست سازمان تامين اجتماعی منصوب کرد.
انتصاب سعید مرتضوی به عنوان ریاست سازمان تامین
اجتماعی اعتراض نمایندگان مجلس را درپی داشت. اما
محمود
احمدی نژاد برکناری سعید مرتضوی را نپذیرفت.
پیمان حاج محمود عطار، وکیل دادگستری، اوایل مرداد ماه
گفته بود که سعید مرتضوی ۱۰ پرونده مفتوح در دادسرای کارکنان دولت دارد. او که خود از شاکیان سعید مرتضوی درباره پرونده
عباس پالیزدار و «تخلفات» سازمان تامین اجتماعی است خواسته
بود که به پروندههای آقای مرتضوی
که از برخی آنها حدود
پنج سال گذشته است رسیدگی شود.
حال جالب اینجاست سعید مرتضوی در مورد تایید حکم
خود در برخی نقاط این پرونده، قوه قضاییه را به رعایت نکردن
بعضی قوانین در پرونده ی خود متهم کرده است،
که البته
این واکنش ها از طرف کسی که به شدت از جانب
مقام های حکومتی حمایت
می شود.
خیلی دور از انتظار نیست. او به عنوان یک عامل خودی از حکومت شدیدا مورد توجه و حمایت قرار می گیرد و از امنیت
کامل جانی و روانی برخوردار است و همچنان به کارهای غیر قانونی
و جنایت های خود در سمت های مختلف ادامه می دهد
و به اظهار
نظرهای متفاوت می پردازد.
آقای سعید مرتضوی شما که از قانون و عرف دیوان عالی
کشور صحبت می کنید و خود را در مقام یک مجری قانون
می
دانستید و نسبت به کوچکترین موضوع در پرونده ی
خود اعتراض
می کنید.
باید متوجه باشید که نسبت به جنایت هایی که شما
انجام
داده اید هیچ حکم سنگینی وضع نشده است. شما همچنان
مانند گذشته
در آزادی و رفاه کامل به سر میبرید! شما چند
تن از جوانان این
مملکت را به صورت غیر قانونی بازداشت کردید و باز هم به صورت
غیر قانونی و برخلاف قانون
اساسی کشور آنها را شکنجه دادید
و به قتل رساندید.
و در این موضوع شما تنها از مقام خود برکنار شدید.
آقای
سعید مرتضوی شما به عنوان یک مجری قانون دارای
چندین
پرونده ی قتل و جنایت و انواع تخلفات در ارگان های مختلف
هستید و جالب اینجاست همیشه شاکی از عدم عدالت
و انصاف در مورد
پرونده های خود هستید در حالی که هیچ حکم حقیقی برای شما
صارد نشده است و شما هیچ وقت براساس قوانین اسلام و ایران محاکمه و مجازات نشدید.
سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران روز شنبه ۲۴ آبان،
در واکنش به خبر تایید حکم محکومیتش، مقام های قوه قضاييه
را متهم کرده است که «برخلاف قانون» و «عرف ديوان عالی کشور»
يک قاضی بازنشسته را مامور تاييد محکوميت
وی کرده اند.
و باز هم نتیجه می گیریم:
در جمهوری اسلامی، که سیستم قضایی بر اساس قوانین
ناعادلانه غیر منصفانه، ناکارآمد و بسیار عقب مانده مبتنی
بر قوانین فقهی و شرعی اسلامی مربوط به 1400 سال پیش، بنا شده است.
قضات، دادستانان و مسوولان پروندههای قضایی، که
اکثر آنها
آخوند و درس خوانده حوزههای علمیه اسلامی هستند،
هدف و کارشان این است، طوری پروندههای قضایی حل و فصل یابد که
منافع افراد خودی و وابسته به جمهوری اسلامی به هر قیمتی تامین
شود.